این کتاب را می توانید از سایت کتابراه به صورت متنی و کتاب صوتی دریافت کنید.
تینا سیلیگ در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم، از دورهای فشرده برای یافتن جای خود در دنیا مینویسد. این نسخه از این کتاب انگیزشی ویرایش ۲۰۱۹ هست که محتوایی بهروز شده همراه با فصلهایی جدید دارد.
اگر کل چیزی که داشتید پنج دلار پول و دو ساعت وقت بود، چه کار میکردید تا پول بیشتری دربیاورید؟ این یکی از تکالیفی بود تینا سیلیگ (Tina Seelig) در یکی از درسهایش در دانشگاه استنفورد به دانشجویان داده است. قواعد ساده بودند: به هرکدام از پانزده تیم، پاکتی داده شد که در آن پنج دلار سرمایهی اولیه بود و به آنها گفته شد که هرقدر که بخواهند میتوانند برای برنامهریزی با آن وقت صرف کنند. با این حال، وقتی پاکت را باز کنند فقط دو ساعت وقت دارند تا هر قدر که میتوانند پولسازی کنند.
جملات برگزیده کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم:
– مشکلات و فرصتها فراواناند، فقط منتظرند کسی بخواهد راهحلهای بدیع برایشان پیدا کند.
– تمام رفتارهای انسانی را میتوان بهشکل سازگاری شخص با خودش، یعنی استخر ژنها، یا سازگاری با جامعه در مقیاس بزرگ دانست.
– ایدهها شبیه کودک هستند؛ زیرا همه فکر میکنند آنها بامزهاند، بنابراین وقتی دارید دربارهی ایدههای خود قضاوت میکنید، بیغرض باشید.
– بیشتر اوقات داشتن اهداف بزرگ، آسانتر از داشتن اهداف کوچک است. برای رسیدن به اهداف کوچک، راههای خیلی مشخصی وجود دارد و بسیاری از راهها ممکن است به خطا بروند؛ اما معمولاً با داشتن اهداف بزرگ، منابع بیشتری در اختیار دارید، و ضمناً برای دستیابی به آنها راههای بیشتری وجود دارد.